عنوان رهنمود: ورود حوزه های علمیه به مسائل جامعه
موضوع: حوزه علمیه و طلاب
سال انتشار (میلادی): 2010
منبع: بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در تاریخ 29/07/1389
تهیه و تنظیم: وبلاگ رهنمودهای امام خامنه ای www.khamenei.parsiblog.com
مقدمه: ممکن است بعضى بگویند اگر حوزههاى علمیه وارد مسائل جهانى، مسائل سیاسى، مسائل چالشى نمیشدند، اینقدر دشمن نمیداشتند و محترمتر از امروز بودند. این مغالطه است. هیچ جمعى، هیچ نهادى، هیچ مجموعهى باارزشى به خاطر انزوا و کنارهگیرى و گوشهنشینى و خنثى حرکت کردن، هرگز در افکار عمومى احترامبرانگیز نبوده است، بعد از این هم نخواهد بود. احترام به مجامع و نهادهاى بىتفاوت و تنزهطلب که دامن از مسائل چالشى برمیچینند، یک احترام صورى است؛ یک احترامِ در معنا و در عمق خود بىاحترامى است؛ مثل احترام به اشیاء است، که احترام حقیقى محسوب نمیشود؛ مثل احترام به تصاویر و تماثیل و صورتهاست؛ احترام محسوب نمیشود. گاهى این احترام، اهانتآمیز هم هست؛ همراه با تحقیر باطنىِ آن کسى است که تظاهر به احترام میکند. آن موجودى که زنده است، فعال است، منشأ اثر است، احترام برمىانگیزد؛ هم در دل دوستان خود، و هم حتّى در دل دشمنان خود. دشمنى میکنند، اما او را تعظیم میکنند و براى او احترام قائلند.
اولاً حاشیهنشین شدن حوزهى علمیهى قم و هر حوزهى علمیهى دیگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشى نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد. لذا روحانیت شیعه با کلیت خود، با قطع نظر از استثناهاى فردى و مقطعى، همیشه در متن حوادث حضور داشته است. براى همین است که روحانیت شیعه از یک نفوذ و عمقى در جامعه برخوردار است که هیچ مجموعهى روحانى دیگرى در عالم - چه اسلامى و چه غیر اسلامى - از این عمق و از این نفوذ برخوردار نیست.
ثانیاً اگر روحانیت میخواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوى شود، دین آسیب میدید. روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهاى دین حیثیتى ندارد. اگر روحانیت از مسائل اساسى - که نمونهى برجستهى آن، انقلاب عظیم اسلامى است - کناره میگرفت و در مقابل آن بىتفاوت میماند، بدون تردید دین آسیب میدید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است.
ثالثاً اگر حضور در صحنه موجب تحریک دشمنىهاست، این دشمنىها در یک جمعبندى نهائى مایهى خیر است. آن دشمنىهاست که غیرتها و انگیزهها را تحریک میکند و فرصتهائى براى موجود زنده مىآفریند. هر جا به مجموعهى روحانیت یا به دین یک خصومتورزى و کینورزىاى انجام گرفت، در مقابل، حرکتى سازنده از سوى بیداران و آگاهان انجام گرفت. یک وقتى در جمعى گفتم که نوشتن یک کتاب به وسیلهى یک نویسندهى متعصب ضد شیعه، موجب به وجود آمدن چندین کتاب منبع بزرگ شیعى شد. در همین شهر قم اگر کتاب «اسرار هزار ساله» از سوى یک فرد منحرف که ترکیبى از تفکرات سکولاریستى و گرایشهاى وهابیگرى داشت، منتشر نمیشد، امام بزرگوار ما نمیرفت درس خود را مدتى تعطیل کند و کتاب «کشف الاسرار» را بنویسد؛ که در این کتاب، اهمیت حکومت اسلامى و ولایت فقیه، نخستین جوانههایش مشاهده میشود. بازتولید این تفکر مهم فقهى و شیعى در ```کتاب «کشف الاسرار» امام بزرگوار محسوس است. اگر تحرک گرایشهاى چپ و مارکسیستى و حزب توده در دههى 20 و اوائل دههى 30 نمیبود، کتاب ماندگارى مثل «اصول فلسفه و روش رئالیسم» تولید نمیشد و به وجود نمىآمد. بنابراین، این دشمنىها به ضرر ما تمام نشده است. هر جا خصومتورزى انجام گرفت، موجود بیدار و آگاه - یعنى حوزهى علمیه - از خود واکنشى نشان داد و فرصتى آفرید. دشمنىها فرصتآفرینند؛ آن وقتى که ما بیدار باشیم، آن وقتى که ما زنده باشیم، آن وقتى که ما غافل نباشیم.
در همان دوران رضاخانى، آن حرکت خصمانهاى که با روحانیت شد، موجب شد مرجع تقلیدى مثل مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى (رضوان اللَّه تعالى علیه) اجازهى صرف وجوهات را در تولید نشریههاى دینى و مجلات دینى بدهد؛ که این یک چیز بىسابقهاى بود، در آن روز هم چیز عجیبى بود. بنابراین نشریهى دینى با پول وجوهات و با سهم امام به راه افتاد؛ مجامع دینى با اتکاى به سهم امام به وجود آمد. یعنى شخصیتى مثل سید اصفهانى (رضوان اللَّه تعالى علیه) برخلاف آنچه که برخى تصور میکردند و میکنند، به فکر مسائل فرهنگى کشور ما و دنیاى شیعه و کشور شیعه است و صرف سهم امام را در یک چنین کارى مجاز میشمرد؛ اینها فرصتهاست. دشمنىها یک چنین فرصتهاى بزرگى را به وجود مىآورند.
رابعاً با بىطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشىِ اساسى، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بىطرف و ساکت بماند؛ «و من نام لمینم عنه».(1) اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانهاى که براى او پیش مىآید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگى را که بر عهدهى اوست، انجام ندهد، این موجب نمیشود که دشمن، دشمنى خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند. غربىها ظرفیت عظیم فکر شیعه براى مواجههى با ظلم جهانى و استکبار جهانى را از مدتها پیش فهمیدهاند؛ از قضایاى عراق، از قضایاى تنباکو؛ لذا آنها ساکتبشو نیستند؛ آنها به تجاوز خود، به پیشروى خود ادامه میدهند. سکوت و بىطرفى علما و روحانیون و حوزههاى علمیه به هیچ وجه نمیتواند دشمنى دشمن را متوقف کند. بنابراین حرکت حوزههاى علمیه، بىطرف نماندن حوزههاى علمیه در قبال حوادث جهانى، در قبال مسائل چالشىِ ملى و بینالمللى یک ضرورتى است که نمیشود از آن غافل شد.
بعد از پیروزى انقلاب اسلامى دو عنوان و دو مفهوم غلط و انحرافى به وسیلهى کسانى که هم با روحانیت بد بودند، هم با انقلاب دشمن بودند، در ذهنها مطرح شد. البته به این حرفها پاسخ داده شده است؛ هم قولاً، هم عملاً؛ اما «رگ رگ است این آب شیرین و آب شور». باید همیشه متوجه بود، همیشه بیدار بود.
این دو مفهوم غلط و در واقع دو تهمت را دشمن به عنوان تاکتیک مطرح کرده است: یکى طرح مسئلهى حکومت آخوندى است. میگویند در ایران حکومت آخوندى، حکومت روحانى بر سر کار است. این را نوشتند، گفتند، ترویج کردند، تکرار کردند. دیگرى طرح موضوع آخوند حکومتى است؛ تقسیم آخوند به حکومتى و غیر حکومتى. هدفشان از طرح این دو مفهوم انحرافى و غلط این بود که اولاً نظام اسلامى را از پشتوانهى عظیم فکرى و نظرى و استدلالى و علمى علماى دین محروم کنند؛ ثانیاً روحانیت مسئول را، روحانیت انقلابى را، روحانیت حاضر در صحنه را که در مقابل دشمنىها سینه سپر کرده است، به خیال خودشان منزوى کنند، بدنام کنند. یعنى آخوند یک نوعش حکومتى است، که این بد است، منفى است، ضد ارزش است؛ یک نوعش غیر حکومتى است، که این مثبت است، این منزه است.
نسبت روحانیت با نظام اسلامى، نسبت روشنى است. نسبت روحانیت و حوزههاى علمیه با نظام اسلامى، نسبت حمایت و نصیحت است. این را توضیح خواهم داد. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح. آن دو مفهوم غلط، حقیقتاً انحرافى و خصمانه است؛ به دلیل اینکه اولاً حکومت آخوندى و نسبت دادن جمهورى اسلامى به این مفهوم، حرف دروغى است. جمهورى اسلامى حکومت ارزشهاست، حکومت اسلام است، حکومت شرع است، حکومت فقه است، نه حکومت افراد روحانى. روحانى بودن کافى نیست براى اینکه کسى سلطهى حکومتى پیدا کند. جمهورى اسلامى با حکومتهاى روحانىاى که در دنیا میشناسیم، در گذشته هم بوده است، امروز هم در نقطههائى از دنیا هست، ماهیتاً متفاوت است. حکومت جمهورى اسلامى، حکومت ارزشهاى دینى است. ممکن است یک روحانى ارزشهائى را حائز باشد که از بسیارى از روحانىها برتر باشد؛ او مقدم است؛ اما روحانى بودن هم موجب نمیشود که از کسى سلب صلاحیت شود. نه به تنهائى روحانى بودن صلاحیتآور است، نه روحانى بودن موجب سلب صلاحیت است. حکومت دین است، نه حکومت یک صنف خاص و یک مجموعهى خاص. تقسیم روحانى به حکومتى و غیر حکومتى و ارزش و ضد ارزش قلمداد کردن اینها هم یک غلط فاحش است. رفتن به سمت حکومت و رفتن به سمت هر چیزى غیر از حکومت، اگر براى دنیا شد، بد است؛ اگر براى هواى نفس شد، بد است؛ مخصوص رفتن به سمت حکومت نیست. ما به سمت هر هدفى حرکت کنیم که مقصودمان هواى نفس باشد، مقصودمان منافع شخصى باشد، این ضد ارزش است؛ این همان مصداق دخول در دنیاست که فرمود: «الفقهاء امناء الرّسل ما لم یدخلوا فى الدّنیا»؛(2) این مخصوص رفتن به سمت حکومت نیست. اگر هدف، دنیاست، مردود است؛ حکومت و غیرحکومت ندارد؛ اما اگر رفتن به سمت حکومت با هدف معنوى است، با هدف الهى است، این از برترین مصادیق امر به معروف و نهى از منکر است؛ از برترین مصادیق مجاهدت است؛ این قبول مسئولیتهاى سنگین است، یا دفاع از مسئولان صاحب صلاحیت است. اگر روحانىِ حکومتى به آن کسى گفته میشود که براى اداى دین خود، براى اداى مسئولیت شرعى خود، براى خاطر خدا از نظام اسلامى حمایت میکند یا از مسئولینى حمایت میکند، این ارزش است، این ضد ارزش نیست؛ نداشتن این حالت، ضد ارزش است. پس هیچکدام از این دو مفهوم - نه مفهوم حکومت روحانى و حکومت آخوندى، و نه مفهوم آخوند حکومتى، روحانى حکومتى - مفاهیم درستى نیست. طرح اینها پس از انقلاب و تشکیل نظام اسلامى، یک طرح مغالطهآمیز است؛ این مفاهیم متعلق به فرهنگ این انقلاب نیست.
کارگزاران نظام اسلامی
سیاست داخلی ایران
سیاست بین الملل
حوزه علمیه و طلاب
دانشگاه و دانشجویان
اسلام ناب محمدی
آموزش و پرورش
ارتش بیست میلیونی
گنجینه دفاع مقدس
الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
پاسخ به شبهات ولایت فقیه
فرهنگ بومی و ملی
جنگ نرم و تبلیغات
اتحاد و انسجام اسلامی
بیداری اسلامی ملتها
همت مضاعف
شرح حدیث
انتخابات
ماه مبارک رمضان
راه نمای همسران جوان
درباره امام خامنه ای
چرا می گوییم امام خامنه ای؟
آرشیو سایت
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
وبلاگ علمی مقالات مدیریت
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
در برابر نسیم
صل الله علی الباکین علی الحسین
کشکول
انا مجنون الحسین
من هیچم
وبلاگ سید حسن نصرالله
حدائق ذات بهجة
ایــ عزیـــــز ـــــــران
با سید علی تا فتح قدس
رهروان ولایت
بصیرت
امیر قافله صبر و بصیرت
هدایتگر آسمانی
سربازان سید علی خامنه ای
از رهبر چه میدانید؟
جانم فدای رهبر جانبازم
فرمانبر
بسیج شهید چمران شیراز
مرد دفاع
جانم فدای رهبر
شمشیر ولایت
یار ولایت
ما اهل کوفه نیستیم
من باتو هیچگاه نبودم تو با منی
www.خامنه-ای.net/
طرفداران عدالت
موج رهروان ولایت
فدایی رهبر
امام خامنه ای
عشق من امام خامنه ای
فیـــــه ما فیـــــه
رهروان ولایت و امام
دانش آموزان پیرو خط ولایت
عمار امام سیدعلی
مثبت
مکتب ولایت
ولایت فقیه و دفاع از آن
فدائیان ولایت گرگان